شیعه24 | مطالبی خواندنی از معارف شیعه

مجله اینترنتی مخصوص شیعیان

شیعه24 سایتی است که انتشار مطالب خواندنی از معارف اهل بیت علیهم السلام را هدف خود قرار داده است. شیعه 24 در طول فعالیت 4 ساله خود بارها و بارها در راستای خدمات بهتر تغییر ظاهر داده است. امیدواریم بتوانیم رضایت خوانندگان شیعه و غیر شیعه را جلب نماییم

نوشته‎اند:

کربلا صحرا نبود، جلگه بود هوا اونقدر هم گرم نبوده، حسین هم تشنه لب نبوده! دهم محرم (عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری برابر با ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی است / بله عاشورا در فصل پاییز بوده ! پس این جنگ در گرمای تابستون نبوده بلکه در اواخر مهرماه و در فصل پاییز بوده / کربلا صحرا نیست بلکه یک جلگه‎ی حاصلخیز در کنار رود پر آب فرات است. در این جلگه‎ی حاصلخیز بیش از شصت درصد مایحتاج کشاورزی مردم عراق تولید می‎شود. حالا صادرات عظیم خرمای عراق هم که مربوط به این منطقه است بماند. امام سوم شیعیان و لشگرش تشنه نبوده‎اند. اولاً در صورت نبود آب هم می توانسته‎اند ازشیر شترهایشان استفاده کنند؛ که خوردن این شیر در میان مردم عرب بسیار پرطرفدار است یا می‎تونستن توی اون چند روز که اونجا بودن چاه بکنن. جلگه‎ی کنار رود هرجا بکنی چاه آب درمیاد. می‎گویند لشگر یزید آب را بر سپاه حسین بسته است! چگونه ممکن است کسی بتواند رودخانه‎ی پر آب فرات را ببندد؟ رودخانه‎ای که عرض آن در بعضی مناطق به چند صد متر می‎رسد! 

پاسخ‎های ما:

در متن اشاره شده، آمده:

[امام] حسین تشنه‎لب نبوده! دهم عاشورای سال ۶۱ هجری قمری برابر با ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی است. بله عاشورا در فصل پاییز بوده! پس این جنگ در گرمای تابستون نبوده بلکه در اواخر مهرماه و در فصل پاییز بوده. 

همین بند، برای دریافتن میزان درک نویسنده‎ی متن کافی است. او لابد هوای عراق را با آب و هوای محل سکونت خود مقایسه کرده است. سؤال  ساده‎ای از کسانی که در این سال‎ها توفیق تشرف به عتبات عالیات را داشته‎اند، به راحتی نشان می‎دهد که (اگر گزارش ارائه شده در تطبیق زمانی صحیح باشد) مهرماه هم در عراق، گرمای طاقت‎فرسایی دارد. همین چندروز قبل، در دوم مهرماه ۱۳۹۴ در منا، یکی از عوامل تشدید فاجعه و یکی از عوامل مؤثر در کشته شدن هزاران نفر، گرمای شدید هوا و عدم آب‎رسانی بوده است.

آیا می‎توان صفحه کلید را در مقابل گذاشت و تحلیل تاریخی، جغرافیایی ... داد؟! در حالی که منطق تحلیل شخص، حادثه‎ی ده روز قبل را که صدها و هزاران گزارش به صورت تصویری و یا از قول شاهدان عینی دارد؛ پوشش نمی‎دهد. لابد چنین تحلیل‎گری خواهد گفت حوادث اخیر منا هم دروغ است. مگر ممکن است در محلی که سازه‎های پیشرفته و وزارت حج و .... دارد در ضمن مناسک حج در جایی که وسایل آب‎رسانی و کولرهای گازی و ... وجود دارد و در روزگاری که بطری‎های آب معدنی به وفور در دسترس است در محلی تحت کنترل، جماعتی از تشنگی فوت کنند؟ در واقع اینگونه سؤالات، تحلیل نیست؛ تخیل است.

البته متأسفانه تخیلاتی جهت‎دار. نوشته اند:

کربلا صحرا نیست بلکه یک جلگه‎ی حاصلخیز در کنار رود پرآب فرات است.

باید گفت:

کربلا هر چه که هست، مانند «جلگه‎ی مازندران» نیست که یک سمت آن دریا باشد و سمت دیگرجنگل! بسیاری از عزیزانی که این متن را خواهند خواند در سفرهای زیارتی به عراق، از جاده های مجاور دجله یا فرات عبور و ملاحظه کرده‎اند که یک سوی جاده‎، نزدیک به رودخانه، نخلستان است و سوی دیگر تا چشم کار می کند، بیابان.

مسئله‎ی مهم دیگر که در متن مورد نقد، نسبت به آن غفلت شده این است که امام حسین علیه السلام در بخشی از سرزمین کربلا، در محاصره بوده‎اند. به این عبارات از دانشمندان اهل سنت، توجه فرمایید:

فلما احیط بالحسین حین قتل، قال ما اسم هذا الارض؟ قالوا: ارض کربلاء» (کنزالعمال، متقی هندی، ج۱۳، ص۶۵۴ - المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲۳، ص۲۸۹)

ملاحظه می‎شود که سخن از محاصره‎ی حضرت در کربلا است؛ چنان که مشهور نیز هست. نکته‎ی دیگر این که در سه روز منتهی به عاشورا، آب بر خیمه‎های حضرت بسته شد و طبعاً ذخیره‎ی آب به مرور کاهش یافت.

عجیب است که در آن متن نوشته شده:

می‎گویند لشگر یزید آب را بر سپاه حسین بسته است! چگونه ممکن است کسی بتواند رودخانه‎ی پرآب فرات را ببندد؟

باید گفت:

واقعاً جای تأسف است. آیا معنای آب‎بستن بر عده‎ای چند صد نفره، توسط لشکری چند ده هزار نفره، در جایی نزدیک فرات، بستن رودخانه است؟!! و هیچ گزینه‎ی دیگری به ذهن نویسنده نرسیده است و نتیجه گرفته‎اند: «امام سوم شیعیان و لشگرش تشنه نبوده‎اند»؛ که ملاحظه شد سخن بی‎دلیل و خامی است. و افزوده‎اند: «در صورت نبود آب هم می‎توانسته اند ازشیر شترهایشان استفاده کنند.» می‎پرسیم: نویسنده بر اساس کدام محاسبات، دریافته شیر شترانی که طبعاً آن‎ها هم از بستن آب بی‎نصیب نبودند، می‎توانسته کمبود آب را به کلی جبران کند؟ لابد بر اساس همان محاسباتی که امکان ندارد ده روز قبل، عده‎ای در منا از تشنگی جان سپرده باشند؟! زیرا به راحتی می‎توانستند از چادرهای اطراف آب بگیرند.

 

اساساً کافی است برای دریافت کارایی تحلیل متن مورد بحث، ببینیم که چنین استدلال‎هایی، حتی در بررسی حادثه‎ای نزدیک مانند فاجعه‎ی منا، کارا نیست تا چه رسد به بررسی واقعه‎ای در دور دست تاریخ که قطعاً ابعاد گزارش نشده‎ای هم دارد. درباره‎ی تلاش‎های همه جانبه برای انکار مصائب کربلا از جمله عطش،

 

این نکته نیز جالب توجه است:

حکومت‎های ضد شیعی در طول قرون متمادی که بر عراق و کل جهان اسلام مسلط بودند، بارها مرقد مطهر حضرت سید الشهداء علیه السلام را تخریب و زائران حضرت را دستگیر و شکنجه کردند ویا کشتند، اما به فکرشان نرسید ادعای همیشگی شیعیان در مواردی مانند: «بستن آب در کربلا توسط دستگاه خلافت» را انکار کنند، با آن که هم قدرت داشتند و هم قلم به مزدان فراوان. نه تنها آنان چنین ادعاهایی نکردند؛ بلکه تاریخ طبری سنی و دیگران نوشتند: «نامه‏‎اى از عبید اللَّه بن زیاد براى عمر بن سعد آمد که متنش چنین بود:

امّا بعد، میان حسین و یارانش و آب، مانع شو و قطره ‏اى از آن را نچشند .... عمر بن سعد، عمرو بن حَجّاج را با پانصد سوار روانه کرد و بر شریعه‎ی (آبْ‏راهِ) فرات فرود آمدند تا میان [امام] حسین [علیه السلام] و یارانش و آب، مانع شوند و نگذارند قطره‎اى از آن را بنوشند. این، سه روز پیش از شهادت [امام] حسین [علیه السلام] بود. عبد اللَّه بن ابى حُصَین اَزْدى بَجَلى با [امام] حسین [علیه السلام] روبرو شد و گفت: اى حسین! ... به خدا سوگند قطره‎‏اى از آب را نمی‎چشى تا تشنه بمیری. (تاریخ طبرى : ج ۵ ص ۴۱۲. أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۸۹) 

حالا پس از قرن‎ها، امروز مدعیان بی‎نام و نشان، در گوشه و کنار فضای بی‎در و پیکر مجازی، چنین ادعاهایی می‎کنند؛ آن هم بی‎سند و مدرک؟

 

منبع: دین نوشت

 

نظرات  (۲)

سلام , ممنونم از سایت خوب و مفیدتون
باسلام
ممنونم از سایت خوبی که دارید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی